برخورد دوستانه هواداران محبوب
با گذشت چند روز از اولین بازی لیگ فصل جاری و اتفاقات تلخ شب بازی تصمیم گرفتیم در این نوشتار به بررسی موشکافانه تر حادثه بپردازیم. در ابتدا لازم میدانم این نکته را به هواداران فهیم و اصیل ملوان یادآور شوم که اتفاقات عجیب و غیر معمولی ورزشگاه انقلاب کرج را به حساب مردم درود
با گذشت چند روز از اولین بازی لیگ فصل جاری و اتفاقات تلخ شب بازی تصمیم گرفتیم در این نوشتار به بررسی موشکافانه تر حادثه بپردازیم. در ابتدا لازم میدانم این نکته را به هواداران فهیم و اصیل ملوان یادآور شوم که اتفاقات عجیب و غیر معمولی ورزشگاه انقلاب کرج را به حساب مردم درود و سایر هموطنان لر نگذارید. زمان آن رسیده است تا با هوشیاری بیشتر از خوابی که دشمنان کشور عزیزمان در لباس خدمت به ورزش برای اقوام ایرانی دیده اند مطلع شوید.
بله منظور برخی دلال ها هستند که در لباس بخش خصوصی و خدمت به جوانان پا به این عرصه میگذارند. اما این گرگها که در لباس میش پا به این عرصه گذاشته اند با دامن زدن به درگیری های قومی برای تثبیت جایگاهشان و افزایش قیمت سهامشان برنامه ریزی میکنند. کسانی که گاهی دستشان در جیب ملت و پرونده های آنچنانی نیز در می آید. کسانی که تاریخ و هواداران یک باشگاه را زیر سوال میبرند و ادعا میکنند از خانواده فوتبال هستند. جوانان ایرانی را در مقابل هم قرار میدهند تا پشت پرچم ورزش و یک اقدام فرهنگی به کاسبی شان برسند.
چرا در پیشوند اکثر باشگاههای ایرانی کلمه فرهنگ جلوتر از ورزش ذکر میشود. مگر نه اینکه اینجا سرزمین پوریای ولی ها و تختی ها و وکیل منفردها و قایقرانهاست ؟ مگر نه اینکه مهم ترین خصوصیت یک ورزشکار ایرانی خصلت پهلوانی اوست ؟
واقعا در انتهای این جاده نفرت و کینه و دشمنی که باعث جدایی بیش از پیش اقوام ایرانی گردیده چه چیز را ناظر خواهیم بود ؟
یکی از مشکلاتی که ورزش ایران با آن دسته پنجه نرم میکند تبدیل شدن میادین ورزشی به میدان کارزار است که نبرد تمام عیار بی فرهنگی ها و کمبودهاست.
این اتفاق هر از چندگاهی به زشت ترین حالات ممکن فوران و به نمایش در می آید. مدت های زیادی است که هواداران فوتبال در ایران دیگر نمیتوانند از فوتبال لذت ببرند. سکوهای ورزشگاه پر شده از هوادارانی که نه تنها شناختی از فوتبال ندارند بلکه تمام کمبودهایشان را به وزرشگاه آورده اند. دیگر کسی به احترام فوتبال زیبا به پا نمی ایستد و تیم حریف را تشویق نمیکند.
فوتبال ایران روندی نزولی دارد و در آن هیچ شکی نیست، اما این افت کیفی تنها به کیفیت بازیهای فوتبال در ایران برنمیگردد و متاسفانه فعالیت های فرهنگی باشگاهها در ایران بسیار کمرنگ و کوچک و در حد همین کلمه شش حرفی خلاصه و به عنوان یک پیشوند به تمام باشگاههای ورزشی ایران چسبانده شده است.
شعار های زشت و زننده در فضایی که افراد خردسال و نوجوان حضور پیدا میکنند، مسئله ای نیست که به سادگی از کنار آنها عبور کرد همین افراد در آینده نسل بعدی این کشور را تشکیل میدهند و این سیر بی فرهنگی به کجا ختم خواهد شد خدا عالم است.
بعد از اتفاقات تلخی که بخصوص طی چند سال اخیر شاهد آن بوده ایم. این افتخارات با حضور یک تیم جدید به فوتبال ایران وارد مرحله ای جدید شد. گهر درود تیمی که به نمایندگی از قوم لر و به عنوان نمادی از این استان سرسبز به فوتبال ایران معرفی شده است. تیمی که توانست با شکست نماینده بوشهر سهمیه حضور در سطح اول فوتبال ایران را بدست آورد. تیمی که بعد از سالهای دراز یاد آور خیبر خرم آبادی شد که در میان بهت همگان همپای بزرگان فوتبال ایران به فینال جام حذفی رسید و هر چند در ورزشگاه امجدیه مغلوب قدرت توپچی های ملوان شد اما تحسین همگان را بر انگیخت.
هر چه اتفاقات بازی با گهر را در ذهن مرور میکنم دلیلی برای این همه کینه و دشمنی نمیابم ؟ مگر تا بحال هواداران این دو تیم در مقابل هم ایستاده اند ؟ پس منافع چه کسانی پس پرده بوده است، چرا باید شادی هواداران ملوان با سنگ هایی که به قصد کشت به سمت سر روانه گردید به رعب و عذا تبدیل شود ؟
گناه آن پسرک جوان چیست که ماشین پرایدش که آرم آژانس روی آن درج شده به آهن پاره ای زیر پای عده ای به اصطلاح تماشاگر تبدیل شود؟ چگونه میشود سنگ پاره هایی به آن بزرگی با تمام قدرت از پشت جایگاه بین جمعیتی که کودک در آن نشسته است رها گردد ؟ تعدادی از هواداران ملوان که با ماشین شخصی زودتر به ورزشگاه رسیده بودند مورد حمله تعداد زیادی از هواداران حریف قرار گرفتند و پرچم ها و لباسهایشان پاره شد ؟
هر چه تاریخ خاک گرفته این فوتبال مرور میشود اثری از کینه و دشمنی بین دو قوم لر و گیلک نمیابیم. در حالی که توهین های صورت گرفته به شهر انزلی خلاصه نشده بود و به کلیت استان در این دیدار توهین شد ! با نگاهی موشکافانه تر با توجه به محل برگزاری بازی به خوبی میتوان در یافت که هواداران گهر تحت تاثیر عده ای خاص که خود را هوادار گهر جا زده بودند به صورت هدفمند به قیمت زیر سوال بردن تاریخ و فرهنگ خود آب به آسیاب همان دلال ها ریختند.
مطمئنا کسی که در این کار و زار ضرر کرد هواداران ملوان و بیشتر خود هواداران گهر هستند، زیرا مطمئنا محرومیت باشگاه گهر در بازیهای بعد منفعتی را برای هواداران ملوان نخواهد داشت. زمزمه برگزاری بازی گهر و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی و نوع تدارک بازی گهر – ملوان لابی های پشت پرده فوتبال ایران را در ذهنمان به تصویر میکشد.
کمیته انظباتی فوتبال ایران نیز با اعمال قوانین ضعیف و سطحی و البته رابطه مند خود نیز به تشدید این اتفاقات کمک شایانی کرده است و میکند. وقتی که میدانی جز عمل برای تصفیه حساب باقی نماند آیا در فرداهای نزدیک باید شاهد اتفاقاتی تلخ تر باشیم.
زمانی در این فوتبال بد ترین شعار ورزشی اش شیر سماورش بود. چه شد که امروز در هر شهر و برزن زشت ترین شعار ها در نژادپرستانه ترین حالت ممکن شنیده میشود. این شعارها برای بینندگان تلویزیونی نیز قابل شنیدن است ؟
چرا فوتبالی که باید موجب شادابی و سرزندگی بین مردم کشورمان شود، به فضایی آلوده و مریض تبدیل شده است این مقاله مختص به هواداران فوتبال گهر نیست، این نوشتار وصف حال اکثریت ورزشگاههای ایران است.
آیا نباید ریشه این مشکلات را حتی در زمین فوتبال و در میان بازیکنانی که خود باید الگوی هواداران باشند جستجو کرد ؟ به راستی ما را چه شده است و مقصد رو به کجاست ؟
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۵