جمعه سوم دیماه ۱۳۵۵، ورزشگاه امجدیه. فینال اولین دوره جام حذفی ایران در یک روز برفی و سرد میان ملوان و تراکتور برگزار شد و ۱۵ هزار تماشاگر هم از آن استقبال کردند. نتیجه این بود: «۴ بر یک به سود ملوان»
شاگردان بهمن صالحنیا جام را بالای سر بردند و روزی رویایی را رقم زدند. این روز، نهتنها برای مردم انزلی بلکه سراسر استان گیلان، فراموشناشدنی و تاریخی بود. شعار ملوان هم برای فتح جام حذفی جالب توجه بود؛ یک شعار انگیزشی با این مضمون: «یک نفر فدای ۱۰ نفر و ۱۰ نفر فدای یک نفر» این شعار را قبل از آغاز مسابقه و در دایره میانی زمین، بهمن صالحنیا به گوش بازیکنانش رساند و آنها با تکیه بر همین دستور، فاتح جام حذفی شدند.
غروب جمعه بود و هواداران ملوان بیتابِ تماشای فاتحینِ جام حذفی. دستور از سوی صالحنیا صادر شد: «فردا به انزلی میرویم، چون تماشاگران میخواهند به استقبال ما بیایند» نه بازیکنان از فرط خوشحالی، جمعه شب را خوابیدند و نه هوادارانی که در حال برنامهریزی برای استقبال از ستارههایشان بودند؛ ستارههایی که حالا تبدیل به قهرمانهای داستانِ پرماجرا و دوستداشتنی ملوان شده بودند.
این چند ساعت مثل برق و باد نگذشت اما بالاخره شنبه از راه رسید. اتوبوس ملوان از تهران به راه افتاد و بعد از چند ساعت به امامزاده هاشم رسید. انگار که تمام ایران آنجا بودند؛ اتوبوس راهی برای ادامه مسیر نداشت و خیل جمعیت آن را متوقف کرد. هواداران ملوان، از پیر و جوان گرفته تا زن و مرد، کیلومترها آمده بودند تا بازیکنان تیمشان را ببیند؛ البته بازیکنان نه، قهرمانهای انزلی را.
نصرت ایراندوست که عضوی از آن تیم بود و بعدها سرمربیگری ملوان را نیز بر عهده گرفت، اینگونه نقل میکند: «جاده یکطرفه شد و دیگر اتومبیلی اجازه نداشت به سمت تهران حرکت کند. همه به سمت رشت و سپس انزلی در حال حرکت بودند و البته صدای شعار اصلی هم مثل بمب، مسیر را در بر گرفته بود. شعارِایران، ملوان، بهمن صالحنیا.»
برخی از هواداران که از رشت آمده بودند، از سایرین جدا شدند و بقیه به انزلی رفتند. اسکورت اتوبوسِ تیم قهرمان در دستور کار قرار گرفت؛ تا دمِ درِ فرمانداری انزلی. آنجا بود که تازه بازیکنان فهمیدند چه استقبال ویژه دیگری برایشان برنامهریزی شده. در انزلی، هیچکس در خانهاش نبود. همه جمع شده بودند در خیابانی که به فرمانداری منتهی میشد و بازیکنان هم یکی یکی از اتوبوس پیاده و در صدم ثانیه قلمدوش میشدند.
این بود ماجرای اولین قهرمانی تیمی که حدود ۵۵ سال است از یک مکتب خاص پیروی میکند. مکتبی که خلاصه شده در فداکاری و ستارهسازی. ۱۰ نفر برای یک نفر و یک نفر برای ۱۰ نفر. همان شعاری که بهمنصالحنیا بنا نهاد و حالا مازیار زارع سرلوحه کارش قرار داده است.
بعدها ملوان دو قهرمانی دیگر در جام حذفی بهدست آورد و سه بار هم نایبقهرمان شد. حالا مازیار زارع و شاگردانش تخصص ملوان را یک بار دیگر به رخ کشیدند؛ این بار با غلبه بر گلگهر و رسیدن به فینالی که انگار برای ملوان شبیه به :«آب خوردن» است. دست مریزاد ملوان و خدا قوت قوی سپید؛ به احترام شما میایستیم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 7 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰